شنبه, ۰۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۹
وقتی از شهید «مرتضی ادیب‌زاده» سؤال می‌شد كه آیا خسته نمی‌شوی؟ در پاسخ می‌گفت: وقتی می‌بینم پس از اتمام پروژه عده‌ای محروم و مستضعف از حاصل كار ما بهره‌مند شده و استفاده می‌نمایند تمام رنج و سختی كار و مشقت دوری از خانواده از وجودم خارج شده و احساس آرامش نموده و نزدیكی به خدا را بیشتر احساس و درک می‌كنم.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید مرتضی ادیب‌زاده سال 1328 در خانواده‌ای متدین و معتقد به شریعت مقدس اسلام در روستای حسین آباد از توابع شهرستان اراک دیده به جهان گشود. عشق به كار و تلاش و كسب دانش از اوان كودكی با وجودش در آمیخت و مایه فیض و بركاتی شد كه در طول زندگی سراسر پُرخیرش همگان به نحوی از آن بهره‌مند شدند. در سن نوزده سالگی پدر بزرگوار ایشان به عالم باقی شتافت و بار مسئولیت و سرپرستی خانواده به دوش وی افتاد و چنان كه انتظار می‌رفت هم چون چراغی فروزان، پرتو افشان مسیر پیشرفت و ترقی برادران و خواهر خویش شد.

دلهره ساخت آخرین پُل | زندگینامه شهید مرتضی ادیب‌زاده

عشق به معبود، خدمت خالصانه به خلق خدا، ایثار، ایستادگی در مقابل بی‌عدالتی، توجه به زیردستان، راست كردار و صدیق، صمیمیت و ... از ملكات روحی او بود. در سال 1348 وارد ماشین سازی اراك شد. در سال 1349 ازدواج کرد و در هنگام شهادت پنج فرزند داشت. در طلیعه انقلاب اسلامی‌ مخفیانه به امر مبارزه و فعالیت جدی همت گماشت و در این راه نه تنها در شهر اراك بلكه در شهرهای دیگر مجدّانه تلاش نمود و با عضویت در شورای اعتصابات كارخانه ماشین سازی در هماهنگ نمودن همكاران خویش و هم سو نمودن آنان در تحقق پیروزی و اهداف انقلاب اسلامی‌ نقش مهمی‌ داشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ در سنگر کار و تلاش با تمام وجود مخلصانه حاضر بود و هر جا مصلحت بود كه باشد آنجا بود.

ایران اسلامی‌ هنر و خلاقیت و آثار او را به یادگار دارد. نصب پل‌های بهمنشیر، دویرج، پل‌های مناطق موسیان، صالح آباد، میمك، دشت‌عباس و دیگر مناطق جنگی و بازسازی مكرر پل‌های قطور، تله زنگ و ... هم چنین طرح پل‌های شناور عملیات خیبر در جزیره مجنون(كه در این راه از ناحیه دست آسیب جدی دید) در دوران جنگ و جبهه و نصب پل‌های سدّ كرخه، سدّ كارون 3، بافق به بندرعباس و پل‌های بزرگ و كوچك و هم چنین ساخت و نصب مخازن و بویلرهای تأسیسات مختلف صنعتی مانند سیمان خاش و قائن مخازن پالایشگاه تبریز و كرمانشاه و ... از جمله كارهای برجسته وی در دوران سازندگی، شاهدی بر این مدعا است.

تلاش بی وقفه او هم چنان پیش رفت تا این كه به عنوان مسئول مستقیم پروژه نصب پل قائدعوام در محله كلیفتون شهر كراچی پاكستان انتخاب و به این منظور به پاكستان عزیمت نمود كه پس از ساخت و نصب 700 متر از 720 متر پل مذكور متأسفانه معاندان نگذاشتند كه او شاهد ثمره تلاش و زحمات طاقت فرسایش در این منطقه باشد. به گفته شاهدان و اهالی محله كلیفتون، او نشانه بارز ایمان و اعتقاد و پیام‌آور اخلاق اصیل اسلامی‌و انسانی بود.

او با این همه فعالیت و تلاش كه عمدتاً از خانه و خانواده دور بود، وقتی سؤال می‌شد كه آیا خسته نمی‌شوی؟ در پاسخ می‌گفت: وقتی می‌بینم پس از اتمام پروژه عده‌ای محروم و مستضعف از حاصل كار ما بهره‌مند شده و استفاده می‌نمایند تمام رنج و سختی كار و مشقت دوری از خانواده از وجودم خارج شده و احساس آرامش نموده و نزدیكی به خدا را بیشتر احساس و درك می‌كنم.

خلق او لایق شهادت بود و جز شهادت در ملكوت برایش حكمی‌ رقم نمی‌خورد و چه سعادتمند كه فقط به جرم اعتقاد به مذهب جعفری و شیعه بودن و خدمت صادقانه به مردم محروم پاكستان توسط عمال خائن و فرقه ضاله سپاه صحابه و جیره‌خواران آمریكایی شناسایی شد و او را در تاریخ 2 اسفند 1367  به شهادت رسانند. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده